نقش خلاقیت فردی در برندسازی چیست؟
وقتی که شما به یک موفقیت بزرگ در کار می رسید و مالک یک برند معتبر می شود، خیلی ساده می توانید مزایای خلاقیت را درک کنید، اما مساله اصلی مربوط به زمانی است که کارتان گسترش آن چنانی نداشته و همچنان یک شغل کوچک دارید و افراد محدودی هم شما را می شناسند. اما در هر صورت پاسخ به این سوال بسیار جالب است و شخصی باید در این زمینه پاسخگو باشد که خود در دنیای خلاقیت و برند غرق شده باشد. اغلب اوقات این سوالی است که افراد خلاق زمانی که در کار با مشکلات زیادی مواجه می شوند، برایشان مطرح می گردد.
در اولین گام برای خود مشخص کنید که موفقیت کاری برای شما به چه معنا است و به صورت منطقی چه اقشاری باید برند شما را بشناسند. در زندگی روزمره و کاری، زمانی که چند گزینه کاری پیشنهاد می گردد، عکس العمل این گونه است که هر یک از گزینه ها را از زوایای متفاوت بررسی می کنیم تا گزینه نهایی خود را انتخاب نماییم. برای مثال، ممکن است شما در تولید کننده محصولی با درآمد خیلی بالا باشید که شروع کار تازه ای در بازاری جدید به شما پیشنهاد می شود. در این شرایط دو راه دارید: حفظ کار قبلی و داشتن امنیت شغلی با حقوق بالا یا پذیرش ریسک شروع کار تازه در بازار جدید.
اگر شروع یک کار تا زمانی که به سود فراوان نرسد برایتان معنی شکست می دهد، بهتر است که در کار قبلی بمانید، اما اگر علاقه شما به شروع یک کار جدید است، به طوری که گسترش تدریجی آن و کسب سود به مرور و به دست آوردن مشتریان تدریجی برایتان به بخشی از زندگی تبدیل خواهد شد، گزینه دوم را به شما توصیه می کنم.
در نظر داشته باشید که شما باید در کار منتخب خود به درجه ای از رضایت شغلی برسید که خود به تنهایی بتوانید مسئولیت کار را بر عهده بگیرید. در این صورت هرگز خود را به خاطر راهی که انتخاب کرده اید سرزنش نخواهید کرد و آرزوی داشتن شغل دیگری را نخواهید داشت.
گام دوم این است که شروع یک کار تازه واقعا شبیه به داشتن تجربه منحصر به فردی است که پیش از شروع آن باید آمادگی لازم داشته باشید. بیشتر افراد خلاق می گویند پیش از شروع آن کار هرگز فکر نمی کردند شروع کارشان منجر به دست یافتن به چنین موفقیت بزرگی شود و این گونه برندی معتبر از خودشان در ذهن مشتریان ایجاد کنند. آنها تنها امیدوار بودند که کارشان روزی به ثمر برسد. موفقیت بزرگ در کار تنها اتفاقی است که ممکن است روزی برای شما هم بیفتد.
شما در کارتان برای دستیابی به موفقیت نیاز به برنامه ریزی دارید، اما گاهی ممکن است این امر برای شما اتقاق نیفتد. مساله مهم این است که شما باید یاد بگیرید همان اندازه که انتظار روزهای موفق را در کارتان دارید باید در انتظار روزهای سختی نیز باشید که چه بسا تعدادشان بیشتر هم باشد. این خود شیوه ای از زندگی است و آن طور که از تجربه برآمده، راه دستیابی به موفقیت مالی چندان راه همواری نیست، حتی صاحبان کسب و کارهای بزرگ هم روزگار سختی را گذرانده اند تا به آنچه امروز هستند، رسیدند.
در پایان بار دیگر تاکید می کنم که همواره به یاد داشته باشید موفقیت در کسب و کارتان به چه معنا است. این مفهومی است که برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد. نکته دیگر اینکه تا زمانی که برای کاری انرژی نگذاشته اید، منتظر نباشید موفقیت برای شما اتفاق بیفتد (ثبت برند)