عدم تشویق و حمایت از پیشتازان و حامیان نوآوری
نپذیرفتن ریسک، شکست و اشتباه های کار کنان به عنوان مسئله ای اجتناب ناپذیر در پروسه نوآوری
دسترسی نداشتن، به منابع امکانات و تجهیزات
نداشتن وقت آزاد برای فکر کردن درباره ی ایده ی نو
دست به دست گرداندن پیشنهادها و ایده ای نو برای اخذ تایید
پاسخ ندادن سریع به ایده ها و پیشنهادهای جدید و فقدان سیستم پیشنهادی های بی نام
عدم اطمینان از سرقت ایده ها
عدم آگاهی از معیارهای ارزیابی ایده های نو
ناآگاهی کارکنان نسبت به توقع و انتظار مدیریت از خلاقیت تک تک افراد
انزوای مدیریت ارشد
دسترسی نداشتن به اطلاعات موثق، شفاف، مرتبط و به موقع
ساختار مکانیکی
افق زمانی کوتاه مدت برای سودآوری
فقدان سیستم پاداش و پیشنهادی اثر بخش و سریع
تعارض، تنش و نارضایتی کارکنان
ارتباط نداشتن و همکاری نکردن واحد تحقیق و توسعه با مشتری و تحقیقات بالاتر
دلگرمی زیاد از حد مدیریت
اعتقاد به اینکه نوآوری به راحتی به دست می آید. مبارزات و سیاست بازی های سازمانی
اطلاعات بیش از حد
فقدان دورنمای مشترک نسبت به نوآوری
وجود قلمرو حکومتی بین افراد به این معنی که هریک از افراد و گروه ها، حیطه ی کاری خود را به منزله قلمرو و امپراطوری شخصی خود تلقی نماید و مانع پیگیری و اجرای ایده های نو سایرین گردد.