علامت تجاری و انتقاد از آن
به رغم اهمیت نقش و تاثیر گذاری فراوان مارک تولید و علامت تجاری و خدماتی در توسعه فعالیت اقتصادی جهان کنونی، عده ای معتقدند که تولید محصولات و ارائه خدمات با آرم و مارک مخصوص مغایر مصالح و مصالح مصرف کنندگان است.
خلاصه نظر انتقادی آنان به شرح زیر است:
1- فریب مشتری
مارک یا علامت تولید کالا یا خدمات، ابزاری هستند که در بسیاری از موارد موجب فریب مشتریان را فراهم می آورند. و صاحبان مارک ها از احساس مردم سواستفاده میکنند.
2- ایجاد وابستگی غیر منطقی
مارک یا علامت تجاری باعث ایجاد وابستگی و علاقه غیر منطقی مصرف کنندگان به تولیدات یا خدمات با آرم و علامت خاص می شود که این وابستگی روانی ممکن است گاهی معقول نباشد.
3- ایجاد نیاز غیر واقعی
مارک تولید باعث ایجاد نیاز های مصنوعی در زندگی مردم خواهد شد. یعنی بعضی از افراد داشتن محصولات یا تولیدات با مارک معروف و مشهور را نوعی برتری می دانند، بدون اینکه داشتن اینگونه کالاها با نیاز واقعی و منطقی آن ها انطباق داشته باشد.
4- ایجاد تفاوت غیر واقعی
مارک یا علامت صنعتی، تجاری و خدماتی، باعث ایجاد تفاوت مصنوعی و غیر واقعی بین محصولات و تولیدات کالاهای از جنس واحد یا خدمات مشابه شده از طریق تبلیغات فریبنده، اسباب تحریک و توشیق مردم و سوق دادن آن ها به سمت خریدن و به دست آوردن کالاهای با مارک خاص را فراهم می کند و در واقع مارک وسیله گمراهی و فریب دادن مصرف کنندگان است.
5- افزایش قیمت محصولات و هزینه خدمات
مارک تولید مخصوصا مارک های معروف و مشهور با تبلیغات پر هزینه ای که برای معرفی محصولات در پی دارند، عامل افزایش قیمت کالاها و خدمات است که به ضرر مصرف کنندگان خواهد بود؛ زیرا در واقع هزینه گزاف تبلیغات را مصرف کنندگان می پردازند و حال آنکه نفعی در این راستا عاید آن ها نخواهد شد.
طبق نطرر انتقادی مذکور مارک یا علامت تجاری به جای اینکه وظیفه اساسی خود را انجام دهد و بیانگر کیفیت کالا یا خدمات و معرف آن ها باشد، حالت سمبلیک پیدا کرده و به اقتصاد ارشادی و فعالیت های تجاری هدایت شده تبدیل و غالب باعث اغفال عامه می شود و رونق تبلیغ اغوا کننده، در بسیاری از موارد عامل وقوع جرم خواهد شد. انتقاداتی که بر مارک تولید یا آرم خدماتی به عمل آمده بنظر می رسد که تا حدودی منطقی است ولی در جهان اقتصاد کنونی با توجه به رشد جمعیت کشورها و وابستگی اقتصاد ملی یا سرزمینی و منطقه ای به اقتصاد جهانی و نزدیک شدن مناطق مختلف جهان به یکدیگر، از طریق سیستم های پیشرفته اطلاع رسانی و توسعه شبکه های اینترنتی و تجارت الکترونیکیف در واقع کره زمین از جهت فرهنگی، علمی و اقتصادی، تبدیل به یک دهکده شده است و نیاز های مادی و معنوی مردم جهان آن چنان بهم وابسته و درهم پیچیده شده است که رفع نیاز های مختلف و گوناگون مردم و ساکنان یک منطقه یا سرزمین معین بدون ارتباط با سایر کشور ها چه در ابعاد علمی و چه از نظر اقتصادی امکان پذیر خواهد بود و در این ارتباط تنها راه حل مشکل معرفی محصولات تولیدکنندگان در سطح جهانف استفاده از علائم تجاری یا مارک های تولیدی و خدماتی است و جلب مشتری و مصرف کننده کالاها و مصنوعات یا تولیدات کشاورزی، دامی و دارویی و امثال آن بدون وجود مارک تولید یا آرم خدماتی که یکی از شریان های اصلی اقتصاد جدید است، امکان پذیر نخواهد بود. بنابراین باید راه حل منطقی و اصولی در مورد علائم تجاری به وجود می آید و نواقص موجود در این زمینه مرتفع می شود و راه سواستفاده از مارک ها چه از طرف صاحبان آن ها و چه از طرف اشخاص ثالث مسدود گردد و ضوابط جدیدی در زمینه مارک ها و علائم تجاری در سطح کشور ها و حتی در سطوح منطقه ای یا جهانی به وجود آید. به طور مثال نقش مارک تنها محدود به معرفی کالا و خدمات تمایز بخشی آن نباشد، بلکه مارک تولید باید علامت تضمین عملی و حقوقی محصولات یا خدمات تلقی گردد و در هزینه تولیدات و تبلیغات و نوع آن ها، به وسیله مراجع رسمی ملی، منطقه ای و جهانی کنترل دقیق و جدی صورت گیرد. تا از اغفال و گمراهی و مصرف کنندگان و تحمیل هزینه های اضافی به مشتریان جلوگیری شود و اگر مجوز تولید محصول یا کالاهایی را صاحب اصلی امتیاز به شخص دیگری یا کشور دیگری واگذر کند/ف باید از جهت کیفیت محصول و قیمت آن، صاحب اصلی مارک و دارنده امتیاز اولیه مسئول شناخته شود. به طور مثال اگر مجوز تولید اتومبیل مشخص را خودروساز اصلی به شخص دیگری واگذار کرده باشد ، باید طبق ضوابط قانونی ضامن کیفیت تولید و حتی مسئول تعیین قیمت آن با توجه به هزینه تولید محصول مزبور باشد و اگر مصرف کننده ای با توجه به مارک یا آرم مشخص اتومبیل تولید شده در کشور ثالث را خریداری کند و اتومبیل خریداری شده دارای کیفیت ساخت اصلی نباشد باید بتواند خسارت مادی و معنوی خود را از صاحب امتیاز اصلی مطالبه کند و اگر زاید بر قیمت متعارف وجهی پرداخته باشد وجهه اضافی قابل مطالبه از صاحب امتیاز اصلی و دارنده مجوز باشد و در واقع بین صاحب اصلی مارک و تولیدکننده تحت لیسانس مارک اصلی مسئولیت تضامنی به وجود آید.