علامت بایستی متمایز باشد، نه توصیفی

شاخص و متمایز بودن مفهومی مهم و حیاتی در قانون علائم تجارتی و تقلب در عرضه کالا در انگلستان است.علامت متمایز، علامتی است که برای تشخیص کالاهای یک تاجراز کالاهای تاجر دیگر، مناسب باشد. این تعریف در مقابل تعریف علامت توصیفی قرار میگیرد: علامتی که کالاهای مورد نظر را توصیف نمودو بنابراین عموما برای تمایز کردن کالاهای یک تاجر از کالاهای یک تاجر دیگر ، مناسب نیست چرا که برای همه آنها قابل استفاده است. متمایز بودن و توصیفی بودن، مفاهیم کاملا قابل تفکیکی نیستند. به طور کلی علامت ها در طیف وسیعی پراکنده اند و علامات کاملا توصیفی در یک سوی این طیف و علامات کاملا متمایز کننده در سوی دیگر آن واقع شده اند. به عنوان مثال علامات ممکن برای فیلم سینمایی را در نظر بگیرید. "فیلم دوربینی" در یک انتهای طیف قرار میگیرد. این عنوان کاملا جنبه توصیفی داشته و بنابراین برای اعمال هدف علامت تجاری، کاملا ناامید کننده و بی فایده است. "وضوح بالا" اندکی به سمت به سمت بالای طیف حرکت میکند ولی هنوز هم بسیار توصیفی است ولی نه به اندازه عناوین قبلی، و نه به اندازه عناوین قبلی، و نه از آن دسته عباراتی که دیگران معمولا مایل به استفاده هستند و بالاخره "کداک" در آن سوی متمایز کننده طیف واقع است (به گفته برخی، این عنوان بزرگترین اختراع جوج استمن بود، اصطلاحی بسیار متمایز و فاقد معنا در همه زبانها). یک واژه ساختگی، از نظر وکیل علائم تجاری، برای متمایر ساختن کالاها،ایده آل خواهد بود. ولی از نقطه بازاریابی، تمایل بسیار قوی و فزاینده ای برای ترجیح علامات توصیفی به چشم میخورد زیرا احتمال اینکه این علامات چیزی را در رابطه با ویژگی های محصول یا خدمت مورد نظر به عموم مردم القاء و بیان نمایند، بیشتر خواهد بود.

برای اینکه علامت، قابل ثبت باشدباید به آستانه خاصی از متمایز بودن برسد که بوسیله ماهیت خود علامت، یا با استفاده از آن، به نحوی که آن را از سوی عموم مردم قابل اعتماد سازد یا ترکیبی از این دو حالت، قابل دستیابی باشد. اینکه چنین آستانه ای واقعا در کجای این طیف قرار دارد محل بحث و اختلاف نظر و تردید است. در مجموع به نظر میرسد سطح این آستانه اخیرا کاهش یافته باشد. بیشترین تحریک و هیجان (در میان وکلای علامت تجاری، و البته یقینا بقیه افراد نیز نمیتوانستند کمتر نگران و کنجکاو باشند) با ثبت "خشک بچه" به عنوان یک علامت تجاری در جامعه اروپا، برای پوشک بچه بوجود آمد. رای دادگاه اروپا بر این مبنا مورد انتقاد وسیع واقع شد که آستانه بسیار پایینی را بکار گرفته بود، زیرا این علامت برای پوشک بچه، جنبه توصیفی داشته و دیگر تجار نیز مایل اند از این عنوان برای توصیف کالای خود استفاده نمایند. دادگاه بر این اعتقاد بود که "خشک بچه" یک نوآوری واژگانی است، گو اینکه هیچکس دیگری چنین تصوری نداشت. علی رغم اینکه خوانده در استفاده از این عبارت ممکن است از خود دفاع نماید، مساله آنست که ثبت علامت های توصیفی از این دست باعث میشود تا سلاح در اختیار شرکتهای بزرگ و سرمایه داری قرار گیردکه بیشتر احتمال دارد دارای منابعی برای پیگیری ثبت علامتهای تجاری موسع، و اعمال و اجرای برنامه هایی بر علیه تجار کوچکتر و ضعیف تر باشند. آنان ممکن است به لحاظ نظری بتوانند از خود دفاع کنند ولی در عمل هنگامی که با یک علامت تجاری ثبت شده توسط یک شرکت بزرگ، مورد تهدید واقع شوند احتمالا عقب نشینی خواهد نمود. شاید دادگاه در پاسخ به جنجالی که پیرامون رای پرونده خشک بچه بوجود آمد، اکنون به نحوی آشکار(ولی بدون لطف پذیرش این نکته که در دعوی خشک بچه دچار اشتباه گردیده است) عقب نشینی نموده و چنین اظهار نظر کردکه اصطلاح "دو برابر نعنا" برای آدامس، بیش از حد جنبه توصیفی داشته و هنگامی که ثبت علامت تجاری، فارغ از هرگونه دفاعی که پس از ثبت ممکن است مطرح گردد مدنظر قرار میگیرد، حقوق دیگر تاجران نیز بایستی مورد لحاظ واقع شود. ولی خط فاصل میان علامت های بیش از حد توصیفی و غیر آن، همانگونه که تصمیم دادگاه در اجازه استفاده از عنوان است برای خبرگزاری ماهواره ای نشان میدهد، هنوز هم مبهم و مردد است.
علاوه بر در نظر گرفتن تمایز ذاتی علامت،که عبارتست از قابلیت فی نفسه علامت برای تمایز کالاهای مورد نظر از علامت های دیگر تجار، موضوع مهم دیگر در ارزیابی اینکه علامت مورد بحث، قابل ثبت میباشد یا خیر مساله هرگونه تمایز و تفاوتی است که علامت در طول استفاده بدست آورده است. در حالی که بعضی از علامتها (از قبیل "فیلم دوربین") به هیچ وجه نمیتوان در عمل،به متمایز بودن ناشی از کاربرد برسند، بسیاری از علامتهای توصیفی دیگر ممکن است به واسطه استفاده طولانی مدت برای محصول یا خدمت خاص، به اندازه کافی به شهرت و اعتبار رسیده و به آنچه که متمایز مکتسب نامیده میشود دست یابد.
قاعده محکم و سهل الوصولی برای ارزیابی اینکه آیا علامت،به اندازه کافی متمایز بوده و برای ثبت، بیش از حد توصیفی میباشد یا خیر وجود ندارد. در صورتی که علامت مزبور قبلا هم به طور عرفی در عرصه تجارت مورد استفاده قرار می گرفته، قطعا قابل ثبت نخواهد بود. به علاوه، چنانچه دیگر تجار قانونا بخواهند از علامت مربوط برای توصیف محصول یا خدمت خود استفاده کنند، احتمالا قابل ثبت نخواهد بود و تنها مورد استثناء این حکم، پرونده خشک بچه است. ثبت بعضی از انواع علامت ها، به ویژه علامات جغرافیایی، (به عنوان نمونه "چیمسی" نام دریاچه ایدر باواریا، برای البسه) و علامات مورد پسند همه(مثل علامت "تریت" برای سس های دسر و شربتها، که دعوی بریتیش شوگر علیه جیمز رابرتسون، 1996 بی اعتبار شناخته شد) عموما دشوارتر است. علاماتی که نام های خانوادگی پرشمار و مشترکی هستند، شاید بنحو تعجب آمیزی براساس قاعده "درخواست اول، رسیدگی اول" اعطا خواهد گردید. استفاده کننده بعدی همان نام، باید دقت داشته باشد که بتواند از دفاع کاربرد با حسن نیت (بشرح فوق الذکر) استفاده نماید.(عنوان نیکولز برای اقلام غذایی و نوشیدنی پذیرفته شد)