معرفی برند چه محدودیت هایی دارد
معرفی برند به عنوان یکی از مهمترین محدودیت های قدرت متخصصان برند برای تاثیرگذاری صحیح می باشد.
معرفی برند رقبا:
تبلیغات رقبا غالبا به شکلی جدی کوشش های یک تبلیغ کننده منفرد را کم اثر می کند. اگر به عنوان مثال میهن تنها تبلیغ کننده موجود در کره نباتی بود، قدرت معرفی برند و سهم بازارش، بدون شک بسیار بیش از آن موضوعی می شد که هم اکنون است. برای هر معرفی برند حداقل یک و معمولا چند معرفی کننده برند دیگر از همان طبقه از محصول وجود دارد. این امر به ایجاد مقادیر زیادی هیاهوی تبلیغاتی می انجامد. نویزهای حاصل از ادعاهای در حال رقابت، غالبا منجر به خنثی سازی و یا حداقل کاهش شدت تاثیر هر کمپین تبلیغاتی برند دیگر می شود. همچنین هر شرکتی باید هزینه زیادی صرف تبلیغات و معرفی برند کند تا در یک سطح معین و با فراوانی زیاد بتواند موضوع خود را بر بالای نویزهای در حال رقابت به گوش مخاطب برساند.
موضوع دیگر در خصوص معرفی برند و تبلیغات برند بودجه می باشد.
در محیط رقابت مخصوصا در خصوص معرفی برند برای آن که چنین فعالیت هایی قطعا موثر واقع شود، باید حجم بسیار زیادی پول، دوره های طولانی، به مصرف رسد. حتی بزرگ ترین شرکت ها از نظر منابع مالی توان آن را ندارد که عهده مخارج تبلغیات و معرفی برند لازم برای اثرگذاری ذهن مخاطب، تا آن حد که مخاطبان تبلیغات از آن وحشت دارند برآیند.
این موضوع مخصوصا در زمانی حس می شود که برند، فاقد وجه تمایزی منحصر به فرد نسبت به دیگر نام های تجاری دارد و تفاوت باید از طریق برندسازی و تبلیغات برند ایجاد شود. حتی زمانی که برند تجاری دارای تمایزی افزون بر برندهای تجاری رقیب است. باید مخارج سنگینی خرج شود تا این پیام در وسعت وسیع به گوش مخاطب رسد. کت و شلوارهای برند هاکوپیان یکی از موارد قابل اشاره در این حوزه است. کت و شلوارهای برند هاکوپیان دارای یک وجه تمایز یا تفاوت بسیار زیادی در مبحث طراحی و دوخت بود، یعنی تا هنگامی که یک فرد از آن استفاده نمی کرد پی به کیفیت محصول نمی برد.معرفی برند چه محدودیت هایی دارد
این برند از نظر بسته بندی و دیگر موارد با دیگر برندهای تجاری متفاوت بود.
هنگامی که این برند در ایران وارد بازار شد، خود را آماده کرده بود که برای سال اول بیشتر 500 میلیون تومان برای تبلیغات هزینه کند. این تبلیغ، دو برابر کل مبلغی بود که توسط همه برندهای تبلیغ کننده در این طبقه از محصول در سال پیش از آن خرج تبلیغات برند شده بود.
حتی برندهای تجاری خیلی معتبر و معروف به ندرت اکثر رسانه های تبلیغاتی را در طبقه محصول خود در اختیار می گیرند.
موضوع دیگری که در عرصه معرفی برند و برندنسازی مطرح است ایجاد نیازهاست. افرادی که با معرفی به صورت گسترده مخالف هستند اکثرا احساس می کند که تبلیغ کنندگان، نیازها را ایجاد می نمایند و با ترتیب و تشویق مخاطبین بازار هدف سعی می کنند کالایی را خریداری کنیم که واقعا به آن نیاز نداریم. حال در حقیقت تبلیغات تا چه اندازه می توانند ایجاد نیاز کند و یا تاثیر بر روی مخاطب داشته باشد تا مخاطب وادار به خرید شود؟ تبلیغات برند، محصولات جدید را معرفی می نماید.
این موضوع، حداقل در آگاه کرده ما در وجود محصولات یا برندهای جدید بسیار موثر است. مردم، کمتر به این وجه اعتراض دارند، مگر آن محصول جدید یک محصول نامناسب باشد. اکثر مخاطبین، نقش این جنبه تبلیغ را مثبت می بینند- مطلع کردن ما از رویدادهای جدید در این موضوع، تبلیغ به شکل خبر ارزش پیدا می کند. کسانی که تبلیغات را موثر نمی دانند چندان به نقش آگاه کننده تبلیغ توجه نمی نمایند، بلکه بر نقش ترغیب تبلیغات برند و برند ساز متمرکز می شوند- بر توانایی تبلیغ که می تواند ما را ترقیب به خرید کالاهایی کند که نیازی به آن نداریم. برآوردهای مختلف هستند، اما همه تا این مقدار، هم نظر هستند که حداقل 40 درصد از محصولات جدید مصرف کننده با شکست رو به رو می شوند اگر محصولاتی که در بازار رد می شوند نیز در نظر گرفته شود این نسبت بسیار بالاتر هم خواهد رفت. تعاملی واقعی بین آن چه تبلیغ کننده برند و مدیران بازاریابی مایل به فروش آن هستند و آنچه مخاطبین به عنوان مصرف کننده مربوط است و در نهایت احساس می شودکه مورد نیاز یا در خواست بوده است، وجود دارد.
تبلیغ این محصولات را معرفی نمی کند. آنچه تبلیغ برند انجام می دهد کمک به شتاب گیری معرفی آن محصولات در بازارهای وسیع است. هر چه محصولی واقعا تازه تر، مفیدتر و متمایزتر باشد، تبلیغ آن هم بیشتر به سمت اطلاع رسانی گرایش می یابد، ما در اینجا حق انتخاب داریم. فرش ابریشم با برند مکباف از جمله این برندها است.