رابطه افراد خلاق با دیگران
افراد خلاق به خصوص کودکان و نوجوانان خلاق گاهی در ارتباط با محیط دچار اشکالاتی می شوند این مشکلات به ویژه در ارتباط با پدر و مادر، همسالان و معلمان پیش می آید و سبب این است که افراد خلاق علایق و شخصیت مخصوصی دارند که با علایق و شخصیت اطرافیانشان متفاوت است. این تفاوت ممکن است منشأ سوء تفاهم، سوء تعبیر یا اشکالاتی مانند آن شود.
● رابطه افراد خلاق با پدر و مادر
این رابطه ممکن است از جهات گوناگون سبب اشکالاتی شود به طور نمونه اگر پدر و مادری حساسیت و خلاقیت کودک را تشخیص ندهند، ممکن است کودک در ارتباط با آنها؛ ناکامی های زیادی مواجه شود زیرا پدر و مادر با این کودک مانند یک کودک معمولی رفتار می کنند در صورتی که او نیاز به یک رفتار ویژه دارد.
کودک خلاق ممکن است کارهایی بکند یا حرف هایی بزند که خارج از معیارهای سنی اوست و پدر و مادر تصور کنند فرزندشان غیرطبیعی است. در این صورت پدر و مادر سعی می کنند تا کودک را تحت فشار قرار دهند تا خود را با معیارهای موجود اجتماع وفق دهد. درصورت بروز چنین وضعی کودک احتمالاً دست به انتخاب می زند و یکی از دو راه زیر را انتخاب می کند
۱- یا به فشار و اصرار پدر و مادر تسلیم می شود و از آن پس هر حرکت خلاق را در خود سرکوب می کند و می کوشد پیوسته از معیارهای به اصطلاح هنجار پیروی کند.
۲- یا در مقابل فشار پدر ومادر تسلیم نمی شود.
که درصورت اول خلاقیت در وجود کودک خاموش می شود و اجتماع برای همیشه از نعمت آن بی بهره خواهد ماند و درصورت دوم مبارزه می کند ولی چون استقلال کافی ندارد و نمی تواند راه زندگی خود را عوض کند واکنش هایی به صورت خصومت با پدر و مادر، بزهکاری، ترک مدرسه، گوشه گیری یا رفتارهای ناخوشایند از خود بروز می دهد. البته عده اندکی هم با وجود جو نامناسب از اندیشه های خلاق خود صرف نظر نمی کنند که این دسته جزو استثناها هستند.
پس مشاهده می شود که درک و آگاهی پدر و مادر و واکنش مطلوب آنها در مقابل اعمال و افکار خلاق تا چه حد مهم و اساسی است و چه قدر می تواند از هدر رفتن استعدادهای خلاق در کودکان جلوگیری کند.
● رابطه افراد خلاق با همسالان
فرد خلاق با همسالان و همکاران خود تفاوت هایی دارد که گرچه ممکن است همسالان و دوستان او توجه لازم را به توانایی های او نکنند ولی استثنایی بودن او را درک می کنند. کودک خلاق به گونه ای عمل می کند که از کودکانِ چند سال از او بزرگتر، انتظار می رود.
رفتار کودک خلاق سبب می شود که همسالان او را مانند خود تصور نکنند و به علل مختلف مانند حسادت، احساس حقارت یا ناهماهنگی از او دوری کنند. این اشکالات در ارتباط او با همسالانش به خصوص در سال های قبل از بلوغ که کودک علاقه زیادی به همانند سازی و پیروی از همسالان خود احساس می کند شدت می یابد.
از طرف دیگر کودک خلاق نیز دوست دارد وقت خود را صرف اموری کند که برای همسالانش جالب و لذت بخش نیست و علاقه به مسائلی دارد که مورد توجه همسالانش نیست برای جلوگیری از این مشکلات به جای جدا کردن کودک از همسالانش می توان به آموزش خلاقیت در همسالان کودک همت گماشت تا همگان به استعدادهای بالقوه خود پی ببرند و آنها را رشد و گسترش دهند در این صورت با به وجود آمدن تفکر واگرا در همسالان کودک، علایق مشترک میان او و همسالانش بیشتر می شود.