نقش شرکا در اداره شرکت تضامنی
در شرکت تضامنی، نظارت بر اعمال مدیر یا مدیران، هم حق و هم تکلیف شرکاست؛ زیرا قانون گذار، برخلاف آنچه در مورد بعضی شرکتها(مانند شرکتهای با مسئولیت محدود و سهامی) صادق است، برای شرکت تضامنی، نهاد نظارتی خاصی پیش بینی نکرده است؛ هر چند شرکا با توجه به ویژگی قراردادی بودن شرکت می توانند برای کنترل و اداره شرکت، در شرکت نامه یا اساسنامه نصب بازرس یا ناظر را پیش بینی کنند.
نقش شرکا به نظارت بر اعمال مدیران شرکت محدود نمی شود، بلکه آنان در اداره شرکت دخالت مستقیم دارند. حدود این دخالت را قانون گذار دقیقاً معین نکرده است و شرکا می توانند در این مورد نیز در شرکتنامه یا اساسنامه مواد ویژه ای بگنجانند. دخالت شرکا در شرکت صور گوناگونی دارد؛ اما بیشتر به این دو صورت اعمال می شود: استفاده از حق اطلاع از امور شرکت، و دخالت در امور شرکت.
الف) حق اطلاع
با توجه به اینکه شرکای شرکت تضامنی دارای مسئولیت شخصی و نامحدود هستند، باید به آنها حق داد که بتوانند هرگونه اطلاعی را در مورد اداره شرکت از مدیر بخواهند؛ مشروط بر آنکه این اطلاع خواهی جلو اقدامات مدیر یا اداره عادی شرکت را نگیرد. اساسنامه می تواند حدود این حق را معین کند: ایکه شرکا در سال چند بار حق مطالبه اطلاعات دارند، چه اسناد و مدارکی را می توان مطالبه کرد و اینکه شرکا شخصاً می توانند حسابهای را ببینند یا باید به اتفاق وکیل با کارشناس و امثال آن این کار را انجام دهند.
در صورتی که شرکا در این مورد توافق خاصی نکرده باشند، به نظر ما، حق اطلاع شریک باید تا آنجا شناخته شود که اقدام شریک، سوء استفاده از حق تلقی نشود و به هر حال، با توجه به نقص قانون گذاری در این مورد، تعیین اینکه شریک تا چه حد می تواند در درخواست اطلاعات از مدیر پیش برود با دادگاه است.
ب)دخالت در امور شرکت
شرکتنامه یا اساسنامه می تواند متضمن حق وسیع کنترل اعمل مدیر برای شرکا باشد. از طرفی، قانون تجارت برای شرکا اختیاراتی پیش بینی کرده است که باید رعایت شوند؛ مانند حق انتخاب مدیر که باید با اتفاق آرای شرکا باشد. حق عزل مدیر، و تغییر اساسنامه یا شرکتنامه نیز با شرکاست؛ زیرا تغییر این سند به منزله تغییر قرارداد شرکت است و باید با توافق کلیه شرکا صورت گیرد. حق فسخ شرکت در صورتی برای شرکا وجود دارد که این حق در اساسانامه از شرکا سلب نشده، ناشی از قصد اضرار نباشد(ماده 137 ق.ت). از جمله حقوق دیگر شرکا می توان به حق خروج شریک یا ماندن در شرکت در صورت فوت یکی از شرکا(ماده 139 ق.ت) و یا تبدیل شرکت از شرکت تضامنی به شرکت سهامی(ماده 135ق.ت) اشاره کرد.
هریک از شرکا در تصمیماتی که دربارۀ موارد مذکور یا موارد دیگر اتخاذ می کنند، علی الاصول دارای یک رأی هستند؛ ولی می توان رأی گیری را به نسبت سرمایه نیز معین کرد. البته این ترتیب، در موردی مفید است که در اساسنامه پیش بینی شده باشد که رأی اکثر شرکا دارای اعتبار است والا در هر موردی، توافق کلیه شرکا، بدون توجه به سرمایه آنها در شرکت، ضروری است.
ترتیب تشکیل مجمع شرکا، زمان تشکیل آن و طریق دعوت شرکا را شرکتنامه یا اساسنامه معین خواهد کرد. متأسفانه قانون گذار در این مورد نیز پیش بینی خاصی نکرده است. شرکا می توانند شخصاً در جلسات شوند. یا نماینده بفرستند. همچنین با ارسال نامه نیز می توانند در رأی گیری شرکت کنند.
هرگاه مدیر، در انجام دادن وظایف خود از حدود اختیاراتش خارج شده باشد، شرکا می توانند اقدامات او را تنفیذ کنند. در صورتی که در شرکتنامه یا اساسنامه پیش بینی خاصی نشده باشد، تصمیم راجع به تنفیذ اقدامات مدیر باید به اتفاق آرا صورت گیرد.