روند برندسازی روندی کوتاه مدت نیست و روندی طولانی و دشوار است که توانایی طی کردن این روند را ندارند. شرکت های بزرگی که هم اکنون به عنوان شرکت های برتر دنیا شناخته می شوند برای معرفی خود راه سخت و دشواری را طی کرده اند . طبق آمارهای موجود حدود 30 درصد از 100 شرکت برتر دنیا بیش از 100 سال قدمت دارند. در دنیای رقابتی امروز که کالاها از نظر فیزیکی تمایز چندانی با یکدیگر ندارند یک نام تجاری معتبر می تواند مزیت رقابتی چشمگیری ایجاد کند.
برای اثبات این ادعا می توان به آزمایشی اشاره کرد که در کشور آمریکا بر روی افراد انجام شد. در این آزمایش دو نوشابه معروف با نامهای پپسی و کوکاکولا برای اینکه بدانند کدامیک خوشمزه تر هستند به افراد داده و در دو موقعیت مختلف از آنها خواستند تا بگویند کدامیک دارای مزه ی بهتری است. در موقعیت اول چشمان افراد بستند و بدون ذکر نام نوشابه از آنها خواستند تا نوشابه خوشمزه تر را انتخاب کنند، در این حالت 80 درصد افراد پپسی را انتخاب کردند. در حالت دوم افراد آنچه را که مینوشیدند ،دیده و می دانستند که چه نامی را در دست دارند، و تقریبا بیش از 80 درصد افراد در این حالت کوکاکولا را انتخاب نمودند. با توجه به همین آزمایش می توان دریافت که حتی کیفیت و مزه ی بهتر هم توانایی مقابله با نام یک برند را ندارد. برند های معتبر در قسمت های پیشین ذهن جای گرفته و در حالتی که انسان با نام برند آشناست نیازی به فکر کردن ندارد . اما در حالتیکه چشمان ما بسته است و برند را نمی بینیم چون قسمت پاداش دهی ذهن است که فعال است و فرمان می دهد ، محصولی انتخاب می شود که کیفیت بالاتری دارد و این موضوع زمانی اهمیت می یابد که همه می دانیم هیچ مشتری با چشمان بسته خرید نمی نماید.
مراحل ساختن یک برند
1. دادن قولی متمایز از دیگران به مشتریان
2. برآورده ساختن قولی که به مشتریان داده اید
3. پایداری بر روی کیفیت و قولی که به مشتریان داده اید
مرحله سوم مهمترین و سخت ترین مرحله در تبدیل شدن به برند می باشد و بسیاری از شرکت ها و محصولات نتوانسته اند این مرحله را طی کنند
سطوح برندینگ
سطح بنگاه : سونی ، ایران خودرو
سطح محصول : سمند ، آیپاد
سطح فردی : دایی ، تختی ، رضازاده
سطح خرده فروشی
سطح کشوری …..
نامگذاری
همیشه نامهای زیبا و خوب بیشتر فروخته اند، سهم بیشتری را از بازار فروش کسب کرده اند، و شانس آنها برای پیروزی نهایی به مراتب از سایر نامهای تکراری بیشتر بوده است. به عبارت دیگر می توان گفت که نامهای غیر اسولی محکوم به فنا هستند.
آیا هیچ کدام از ما نام بدی برای فرزندمان انتخاب می کنیم؟ اگر نامی را برای محصول یا خدمت خود انتخاب کرده اید که توانایی رقابت با بازار را ندارد تنها یک راه برای شما باقی می ماند: نام خود را عوض کنید.
نام بد را با هیچ تبلیغ خوبی نمی توان در ذهن مشتری جای داد. تبلیغات به معنی هزینه است و هزینه کردن برای یک نام بد توجیه پذیر نیست.
نامهایی که زیبا نباشند و مفهومی را تداعی نکنند باعث می شود تا مشتری خود بر روی آنها نامی بگذارد. حتما بسیار برایتان پیش آمده و دیده اید در کشورمان مشتریان برای خرید یک نوشابه و محصولی از شرکت های نوشابه سازی نظیر زمزم ، ساسان ، ارم و… واژه هایی نظیر نوشابه کوکا ،سون آپ یا پپسی را به کار میبرند و یا حتی در بدترین حالتی که می توانسته اتفاق بیفتد و این اتفاق افتاده است ، مشتریان برای خرید نوشابه نام شرکت سازنده را یا نمی دانند و یا برایشان اهمیتی ندارد و با استفاده از واژه هایی نظیر نوشابه سیاه، زرد و… منظور خود را بیان می کنند و این مطلب کاملا بحث ابتدایی در مورد وفاداری مشتریان در تضاد است. هیچ کدام از شرکت های ذکر شده شرکت های تازه تاسیسی نیستند و کیفیت بسیار پایینی هم ندارند اما چه اتفاقی افتاده است که مشتریان آنها را به عنوان برند نمی شناسند؟